وهم و گمان

ساخت وبلاگ

با خود آورد در دل

یک ماهیِ دریای چین را.

گاه آن را دیده‌اند ‌

که خُردانه می‌گذرد درچشمان‌اش.

از یادرفته می‌داند

ملاح میکده‌ها و پرتقال‌ها را.

به آب می‌نگرد.

وهم و گمان...
ما را در سایت وهم و گمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3labekhamoushe بازدید : 1 تاريخ : يکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت: 16:42

 

یک حس بازندگی و بدبینی بر من چیره شد که از خود متنفر و با دیگران دشمنی داشته باشم. همچنان من خویشاند هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمی کند, روبروی برج میلاد کارتن خوابی که چرت بعد ناهارش را نزده است کاه دود می کند و این قاب را کامل می کند. زمانی که من لال مانی گرفته ام و خیره روبه رو را نگاه میکنم. تصویری که تار است تصویری که بدبینی و حس بازندگی در من بدترش میکند.

اسفندیار به سعید

وهم و گمان...
ما را در سایت وهم و گمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3labekhamoushe بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:55

انگار خوابی است که دیگری روایت کرده باشد و در تلاطم سالها رنگ باخته و بی رمق مثل سایه ای گذر کرده است.   حس مضمحل شیرینی به یاد خواهد ماند که در انتها سادگی را بر خستگی پیوند میزند  شکل نسیمی بر عرقی وهم و گمان...ادامه مطلب
ما را در سایت وهم و گمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3labekhamoushe بازدید : 30 تاريخ : چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت: 5:07

دست در موهایش کرده بود و پلکهایش را رو هم فشار میداد. صدای دندانهایش نزدیک تر که آمدم شنیده می شد.   _انگار مغزم  لای گیره حسین چراغ سازِ و یه سوهان دادن دستش و بهش گفتن انقدر سوهان بکشه تا شیار وسط م وهم و گمان...ادامه مطلب
ما را در سایت وهم و گمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3labekhamoushe بازدید : 37 تاريخ : شنبه 10 آذر 1397 ساعت: 23:23

خوشحالم که خیلی اتفاقات تموم شده و سایه‌ای ازش مونده. سایه ای که باعث شده آینده برام واضح تر بشه. دیگه برام غیر منتظره نیست دیگه برام گنگ نیست. همه‌ی اینا رو باید تلفیق کرد با بی‌خیالی و این حالت بتخم وهم و گمان...ادامه مطلب
ما را در سایت وهم و گمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3labekhamoushe بازدید : 25 تاريخ : شنبه 10 آذر 1397 ساعت: 23:23

این سراشیبی سقوط را آدم وقتی درک خواهد کرد، وقتی میفهمد که تن به آن سپرده چقدر بد است که از یک جایی به بعد آدم به خود هم دروغ میگوید که رنگ تصنعی بر احوال جهانش بپاشد این زندگی همه چیز را برای همیشه ا وهم و گمان...ادامه مطلب
ما را در سایت وهم و گمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3labekhamoushe بازدید : 39 تاريخ : شنبه 10 آذر 1397 ساعت: 23:23

سیگاری کنج لبش را روشن کرد و ترانه‌ای گنگ که به نظر اسپانیولی می آمد را زمزمه می کرد. نگاه خیره اش را از جایی که روبروست برمی دارد, و آسمانی را که هیچ رنگی جز خودش نداشت، را حلاجی کرد. انگار که قرار باش وهم و گمان...ادامه مطلب
ما را در سایت وهم و گمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3labekhamoushe بازدید : 42 تاريخ : شنبه 10 آذر 1397 ساعت: 23:23

تاریکی کم کم از مغز آسمان تا پیشانی شاهوار رسیدو روز را از زمین کم کردشب پاشید بر زمین و ستاره عمق پوچ ابدیت را بشکافتستاره ای که جنسش نور است و زاده ی سیاهی ماه سرک می کشد و سایه ی روز را بر تاریکی می افکندچوپانی سرخوش، که داستان غمناکی برای گله بی زبان با شعورش می خوانددر شهر مجاور دختریست که گیسویش از جنس شب است و، چشمهایش از جنس روزو با خیال چوپان، در شبی بی رمق، عرصه ای را پرسه می زندپ.ن: این اولین پست با نام جدید وبلاگ است و از این پس نوشته ها حول و حوش چوپانی می گردد. البته هنوز تصیمیمی بر اینکه این مجموعه به صورت شعر یا داستان باشد نگرفته ام. در حال حاضر ایده ها اتفاقات تخیالات احتمالی ثبت می شود. اگر عمری باقی بود زمانی که قدر کافی سواد نوشتن را داشتم بازنویسشان کنم.   وهم و گمان...ادامه مطلب
ما را در سایت وهم و گمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3labekhamoushe بازدید : 43 تاريخ : يکشنبه 22 بهمن 1396 ساعت: 19:14

  چه فرق می کرد زندانی در چشم انداز باشد یا دانشگاهی ؟اگرکه رویا تنها احتلامی بود با زیگو شانهتشنج پوستم را که می شنوم ، سوزن سوزن که می شود کف پا،علامت این است که چیزی خراب می شوددمی که یک کلمه هم زیادی  است،درخت و سنگ و سار و سنگسار و دار،                                سایه دستی است که می پندارد دنیا را باید از چیزهایی پاک کرد  چقدر باید دراین دومتر جاماند تا تحلیل جسم، حد زبان را رعایت کند ؟چه تازیانه کف پا خورده باشد ،چه از فشار خونی موروث              دررنج بوده  باشیقرار جایش را می سپارد و بی قراری ،           که وقت و بیوقت          سایه به سایه              رگ به رگ دنبالت کرده است تا این خواب  تظاهرات تورم را طی می کنم در گذر دلالانسر چهارراه  صدایی درشت می پرسد :          وهم و گمان...ادامه مطلب
ما را در سایت وهم و گمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3labekhamoushe بازدید : 36 تاريخ : يکشنبه 22 بهمن 1396 ساعت: 19:14

عرق ِ شرم ِ زمستون

مونده روی تنامون

پر زدن توو جنگل ِ باد

کنده ایم ز خونه هامون

بغض ِ سبز ِ بی گناهی

شده واسمون پناهی

آسمون دلش گرفته

می خواد بباره برامون

وهم و گمان...
ما را در سایت وهم و گمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3labekhamoushe بازدید : 42 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 17:34